عناصر بصری در طراحی لباس
عناصر بصری در طراحی لباس
اگر به طراحی لباس، آموزش طراحی لباس، آموزش مجازی طراحی لباس، عناصر پایه در طراحی لباس، نقطه در طراحی لباس علاقه دارید مقاله زیر را مطالعه نمایید.
عناصر بصری شامل نقطه ، خط ، رنگ ، بافت است. عناصر بصری تنها چیدمان اشکال و رنگ ها نیست تعادل ، تضاد ، تناسب و حرکت هم مهم است.
اشکال عناصر بصری وقتی با پس زمینه ارتباط برقرار می کنند تنش هایی را به وجود می آورند.
طراح باید به کیفیت عناصر بصری بسیار توجه کند. این کیفیت ها دارای فضای بسیار بزرگ و قوانین بسیار زیادی است.
انسان ها در برابر هر کدام از این عناصر واکنش مختلفی نشان می دهند. پس باید با توجه بسیار زیادی مورد استفاده قرار بگیرند.
نقطه در طراحی لباس
نقطه ساده ترین عنصر بصری است و دارای ارزش نصبی است. نقطه هر جایی که قرار بگیرد توجه را بیش تر جلب می کند. نقطه ممکن است در تجسم قابل درک باشد و ماهیت فیزیکی نداشته باشد. نقطه جلوه و مفهوم خاص تصویری دارد. هم انرژی نهفته و هم متراکم دارد. این انرژی به اندازه و موقعیت قرارگیری آن بستگی دارد.
عناصری مانند مهره و دکمه می توانند ریتم متفاوتی در لباس نشان دهند. نقطه در برجسته نشان دادن قسمتی از بدن بسیار مهم است. حتی می تواند روی نشان دادن چهره هم اهمیت داشته باشند. به عنوان مثال: اگر نقطه روی خط محور تقارن بدن و منطبق با گودی گردن باشد چهره را پهن تر و گردن را کوتاه نشان می دهد.
دکمه ، به عنوان نقطه در طراحی لباس اهمیت بالایی دارد. رنگ ، فرم ، اندازه و تعداد آن از عناصر دکمه است.
خط در طراحی لباس
از تکرار نقطه به وجود می آید. و از حرکت آن ساخته می شود. نقطه به وسیله خط از حالت ایستا به حالت متحرک تبدیل می شود. در ترکیب بندی خط مهم ترین عامل است.
خطوط در لباس می توانند اندام را به شکل دیگری نمایش دهند. خطوط از روش های ، گرافیکی ، تجسمی و ملموس ( برخورد دو سطح در فضای مادی. ) و تجسمی یا محتوایی ( جدا کننده اختلاف رنگی و یا تاریکی و روشنایی است. ) تشکیل می شوند.
خط ها تنوع بسیار زیادی دارند. به وسیله چاپ و بافت می توان از آنها استفاده برد.
درزها و برش ها نوعی خط است. درز لباس بسیار مهم است کجا قرار گیرد.همین طور ایجاد برش ها بسیار حساس است. برش نامناسب از زیبایی لباس کم می کند. تنظیم فاصله های برش می تواند اندام را چاق تر یا لاغرتر نشان دهد. ضخامت خط نیز کاربردهای متفاوت دارد. خط حتی می تواند نرمی و سختی پارچه را بیان کند.
خط افقی در طراحی لباس
ساده ترین شکل خط است. سرد بودن ، آرام بودن ، تعادل و ثبات مهم ترین خصلت های خط افقی است. در ترکیب های پویا حالت ساکن دارد. از این خط نباید به وسعت استفاده کرد. زیرا استفاده بی رویه از آن موجب فرسودگی می شود و ذهن بیننده را متوقف می کند. می تواند موجب تغییر عرض و قد در اندام باشد. پس جایگاهش بسیار مهم است.
خط عمودی در طراحی لباس
بیان کننده وقار ، ایستادگی و برافراشتگی است. موجب می شود ارتفاع بیشتر به چشم بیاید. برای افراد چاق تر و کوتاه تر مناسب است.
خط مایل در طراحی لباس
خط عصبی و مهیج است. به دوصورت عمودی و افقی وجود دارد و هرچه بیشتر به سمت افقی و عمودی کامل پیش می رود بیش تر خصوصیات خط افقی و عمودی را شامل می شود. وقتی که درجه افزایش می یابد اندام را بلندتر و باریک تر نشان می دهد.
خط شکسته در طراحی لباس
تا حدی خصوصیات خط مایل را دارند. برای توجه بیش تر به قسمتی از لباس مورد استفاده است. نباید تکرار زیادی صورت بگیرد زیرا لباس را کسل کننده نشان می دهد.
خط منحنی در طراحی لباس
خطی دارای جنبش است. هرچقدر انحنا بیش تر جنبش بیش تر و نا آرام تر است. موجب می شود اندام درشت تر به نظر برسد.
رنگ در طراحی لباس
رنگ ها مفهوم خاص خود را دارند. ما در میان رنگ ها زندگی می کنیم. قدرت رنگ به میزان درخشندگی رنگ و وسعت سطح رنگ بستگی دارد. رنگ ها بر هم اثر می گذارند. ویژگی آن ها تغییر پیدا می کند. رنگ ها بر وسعت و نور اثر می گذارند. به عنوان مثال: رنگ های روشن تر فضا را وسیع تر و دورتر نشان می دهند ، برای بیان دوری از رنگ سرد استفاده می شود. و رنگ های گرم تحرک ایجاد می کنند.
به راحتی با دانستن خصوصیات رنگ ها می توان در فضای مورد نیاز از آن استفاده کرد. هر فرهنگ دارای رنگ های متفاوت نسبت به دیگر فرهنگ ها است.
ممکن است دو رنگ ارزش متفاوت داشته باشند. ولی کنار هم قرار دادن آنها ترکیب خوبی بسازد. بعضی رنگ ها جلوه رنگ های دیگر را تغییر می دهند به عنوان مثال: صورتی موجب می شود رنگ قرمز و گونه های خانواده رنگ قرمز به خاکستری تمایل پیدا کنند.
بهتر است به جای استفاده از رنگ های بسیار زیاد از چند رنگ مشخص استفاده کنیم.
تعادل در طراحی لباس
تعادل ایجاد کردن در لباس موجب آرامش طرح است. دو نوع تعادل متقارن و تعادل نامتقارن داریم. اندام فرد به طور کلی از تعادل بصری برخوردار است. جزییات و تزیینات باید به شیوه ای برای لباس انتخاب شود و در لباس طراحی شود که این تعادل را رعایت کنند و هماهنگی ایجاد شود.
ریتم در طراحی لباس
از تکرار طرح ایجاد می شود. و یا تکرار دکمه ها و رنگ ها.
بافت در طراحی لباس
نرمی ، سختی و کیفیت را بیان می کند. بافت دو نوع بافت لمسی ( واقعیت فیزیکی دارد و با لمس کردن می توان متوجه اش شد. ) بافت بصری ( بافت دیده می شود. ) است.
بافت ها شامل: برجسته و مسطح ، نرم و زبر ، براق و مات است.
تضاد در طراحی لباس
موجب فعال تر شدن طرح می شود. در پیام نیز می تواند تحرک ایجاد کند. می توان تضاد ایجاد کرد در شکل ها و رنگ ها. تضاد بافت می تواند یک قسمت را مهم تر جلوه دهد. در رنگ هر عنصر روشن روی زمینه تیره و رنگ های گرم بیشتر از رنگ های سرد بیش تر جلب توجه می کند.
تناسب در طراحی لباس
رابطه ای نسبی بین عناصر یک طرح است. باید تناسب را در نور ، فضا و حجم رعایت کرد. یک تناسب خوب به معنی به وجود آوردن رابطه ای مطلوب میان اندازه های مختلف لباس است. بی ثباتی تناسب باعث فاصله گرفتن از ارزش زیبا شناسی می شود.
حرکت در طراحی لباس
عنصر حرکت دارای صورت حقیقی نیست. می توان با تغییر حرکت در پرسپکتیو و سایه تغییراتی ایجاد کرد. حرکت کاذب بیان می شود. و صورت حقیقی ندارد. و خطای دید است. به عنوان مثال: در لوزی حرکت بیش تر در قطر بزرگ ، در مستطیل در طول آن و در بیضی در قطر بزرگ است.
منابع: پایان نامه چگونگی طراحی لباس نمایش بر اساس مبانی هنرهای تجسمی نوشته مجید اسدی فارسانی. کتاب واژگان تصاویر نوشته پری نولدمن.