ادوارد مونک

ادوارد مونک Edvard Munch در لوتن، نروژ در 12 سپتامبر 1863 متولد شد. او که از مشهورترین هنرمندان سبک اکسپرسیونیسم است، پدرش پزشک بود و 4 خواهر و برادر داشت. در دوران کودکی مادر و خواهرش را به دلیل بیماری سل از دست داد، ادوارد نسبت فامیلی با نقاش مشهور جیکوب مونک و تاریخ شناس پیتر اندریاس داشت و شاگرد نقاش معروف فرانسوی ژاک لوئی داوید بوده است. او پس از فوت مادرش توسط عمه اش بزرگ شد، به دلیل بیماری بیشتر در خانه بود و تفریحش طراحی بود. آثار ابتدایی ادوارد از آپارتمان هایی است که خانواده اش به دلیل فقر مجبور به نقل مکان بودند. در 13 سالگی اولین اثر خود را از طبیعت نروژ به تصویر کشید. نقاشی از پرطرفدارترین هنرهای دنیاست و آموزشگاه نقاشی امروزه در هر شهری پیدا می شود.

پدر ادوارد مونک در همان دوران کودکی که مونک تازه مادرش را از دست داده بود داستان هایی در مورد ارواح و مرگ تعریف می کرد که بیماری روانی ادوارد از آنها نشأت گرفت. ادوارد تحت تأثیر این داستان ها همیشه حضور مرگ را احساس می کرد و باعث هراس و دلهره او بود.

.

درد و بیماری دوران کودکی ادوارد مونک در آثار او قابل مشاهده است. او علاوه بر نقاشی در زمینه سینما هم فعالیت داشت و 4 فیلم کوتاه با موضوعات منظره، صحنه هایی از خیابان و ترافیک و دوستانش ساخته است. چهار اثر در سبک اکسپرسیونیسم به نام جیغ خلق کرد که تبدیل به یکی از شاهکارهای هنر مدرن شد.

مونک علاقه بسیاری به هنر مدرن اروپا داشت و طرفدار سه هنرمند مشهور پل گوگن، ونسان ون گوگ و هنری تولوز لوترک بود و همه از رنگ ها برای بیان احساساتشان استفاده می کردند. اولین بار اثر خود را در انجمن هنری نروژ به نمایش گذاشت، تحسین این اثر موجب تشویق و ذوق بیشتر ادوارد شد و او که در گذشته بیشتر نقاشی های آبرنگ می کشید شروع به خلق آثار در زمینه رنگ روغن کرد. ادوارد مونک در رشته مهندسی دانشکده فنی شروع به تحصیل کرد ولی بیماری از ادامه تحصیل او جلوگیری کرد.

.

با مخافت پدرش که نقاشی را نامقدس می دانست هدف زندگی خود را نقاشی بنا کرد، در دانشگاه سلطنتی هنر و طراحی کریستینا ثبت نام کرد؛ در دانشگاه سلطنتی اساتید مشهوری از جمله ناتورالیستی کریستیان کروگ وجود داشتند. ادوارد مونک در مدت تحصیل پرتره از پدرش و نقاشی تمام قد از کارل یانسن، نقاش نروژی به تصویر کشید. نقاشی تمام قد کارل یانسن انتقادهای بسیاری به دنبال داشت و آن را تقلیدی ناشیانه از آثار امپرسیونیسم و ناامید کننده می دانستند.

پدر ادوارد هم با دانستن نقاشی به عنوان هنری شوم و با دیدن انتقادهایی که آثار پسرش داشت، پس از تحریک شدن توسط پسر عموی ادوارد که نقاش سبک سنتی بود از حمایت مالی او امتناع کرد. قبل از ثبت نام در آموزشگاه نقاشی ابتدا کمی اصول زمینه مورد نظر خود را آنلاین یاد بگیرید بعد به آموزشگاه نقاشی مراجعه کنید تا سلیقه و علاقه خود را خوب شناسایی کنید.

.

بعدها شاهد دوری آثار ادوارد مونک از سبک امپرسیونیسم هستیم و به دنبال منبع الهام دیگری گشت و شروع به تجزیه و تحلیل احساسات درونی و روح خود کرد، درک بهتری از هنر پیدا کرد

در میان این همه نقد و سختی ادوارد دوستی داشت به نام کریستین کروگ که طرفدار آثار او بود و متفاوت از آثار دیگران می دانست. در سال 1884 اثر صبح را در غرفه نروژ در جشنواره نقاشی پاریس به نمایش گذاشت. در سال 1889 تمام آثار خود را در نمایشگاهی به نمایش گذاشت، بورسیه گرفت و توسط استاد فرانسوی لئون بنات به تحصیل ادامه داد. در همان سال پدر ادوارد فوت کرد؛ افسردگی گرفت و حتی چندین مرتبه به فکر خودکشی افتاد، آثارش در این دوران هیجان انگیزتر شدند و از آثار ژرژ پیرسورا تأثیر گرفته اند. قبل از انتخاب آموزشگاه نقاشی آن را خوب با دیگر آموزشگاه های نقاشی مقایسه کنید تا بعد از ثبت نام از انتخاب خود پشیمان نشوید.

تابلوی جیغ

سمبل نقاشی اکسپرسیونیسم است در چهار نسخه، دو رنگ روغن و دو پاستل خلق شده است. توصیفی از مقابله استرس و اضطراب در مقابل جهان است. این نقاشی شباهت بسیار زیادی با نقاشی شب پرستاره ون گوگ دارد. هر دو از تصاویر ساده شکل گرفته اند و هر دو نقاش بیماری روانی داشتند. نقاشی جیغ قبل از شروع سبک اکسپرسیونیسم کشیده شده است. و می توان گفت شروع کننده سبک اکسپرسیونیسم است. در این نقاشی هیجانات و احساسات بیان شده است.

حدوداً در مرکز تابلو یک سر شبیه به جمجمه می بینیم با چشمان وحشت زده و دهان باز و جنسیتی نامعلوم. دستان بزرگش را به گوش ها چسبانده تا صدای فریاد را نشنود و خود شاید همزمان با صدای فریاد، فریاد می زند. پشت سرش دو شخص قرار دارند، با وضوح کم که از حالت دیوانه وار و وحشت زده او اطلاع ندارند. پس معلوم است صدای فریاد را دیگران نمی شنوند. در سمت راست تابلو رودخانه ای مواج قرار دارد با رنگ آبی کبود که این گردباد به احتمال قوی ناشی از امواج فریاد است. رنگ های قرمز و آبی کبود و بی قراری آنها شاید توصیف از دوران کودکی او و شرایط بدش دارد. تنها خطوط مستقیم نرده پل است و دو شخصیت محو روی پل. این غیر انعطاف پذیری محیط شرایط را برای شخص او سخت تر کرده و مانع خروج او از این شرایط می شود.

.

بررسی های زیادی در مورد اثر شده است، برخی اعتقاد دارند نارنجی بودن آسمان به دلیل فعالیتهای آتشفشان نزدیک آن منطقه بوده است و برخی دیگر می گویند بیماری روانی نقاش و اینکه تحت تأثیر مرگ خواهرش بوده است اینگونه اثر به تصویر کشیده شده است. خود مونک در مورد اثر می گوید: «یک روز بعد از ظهر در راهی پیاده می رفتم؛ یک سمت مسیر شهر قرار داشت و زیر پایم آبدره بود. خسته و بیمار بودم. ایستادم و به آن سمت آبدره نگاه کردم، خورشید در حال غروب بود. ابرها به رنگ قرمز همچون رنگ خون درآمدند. نعره ای بی نهایت را از آسمان شنیدم که به نعره ای از عمق طبیعت بود.ابرها را به رنگ خون واقعی تصویر کشیدم و رنگ ها جیغ می زنند. »

مادرخوانده مونک، سوپریدو که رمان نویس بود در مورد تابلوی جیغ گفته : « جایی که مونک بر آن ایستاده بود ، درست در مقابل کشتارگاه اصلی و دیوانه خانه شهر بود که لورا ، خواهرش ، در آنجا زندانی بود و مونک احتمالا به دیدنش می رفت. صدای جیغی که مونک شنید، می تواند صدای نعره حیواناتی باشد که در کشتارگاه سلاخی می شدند. یا صدای دیوانگان تیمارستان که از درد ، نعره و فریاد می کشیدند. »

ادوارد مونک از جمله هنرمندانی است که در دوران زندگی مشهور و معروف شد ولی شرایط بیماری روانی اش زندگی را برایش سخت کرد و دو سال آخر عمر خودش در خانه می ماند و از مدل ها نقاشی می کرد.

در سال 2012 تابلوی جیغ به قیمت 119.9 میلیون دلار به فروش رفت و تا یکسال گرانقیمت ترین اثر هنری فروخته شده بود.

احساس درد در این تابلو آنقدر مشهود است که انجمن بیماران مبتلا به درد شدید عصب تابلو جیغ را به عنوان نشان انجمن خود انتخاب کرده اند.